بسم الله الرحمن الرحیم

پ.ب.ا
بسم الله الرحمن الرحیم

See my web in your phone or tablet withe QR reader
پارادوکس با انتها
جهانی که هم اکنون در آن زندگی می کنیم
مکانی است پراز تناقض در بسیاری از مکان ها، زمان ها و درخیلی از بعد های دیگر.... واقعا که یک مشکل خیلی بزرگی هست..... دوحالت بیشتر نداره یا درجهت حل این مشکلات تلاش کردن یا برعکس ( بی تفاوت بودن هم در دسته ی برعکس ها قرار می گیرد)، اجتماع نقیضین هست بین انسان بودن و بی تفاوت بودن در برابر پارادوکس ها ، در برابر مشکلات ...بدتر از بی تفاوت بودن البته توجیه کردن هست ، بی تفاوتی آگاهانه یعنی خود را به خواب زدن........ نمی شه بی تفاوت بود به بهانه ی نتیجه نگرفتن....زمانی نتیجه ی اصلی ونهایی بدست می آید، زمانی که فقط خدا آن را می داند،زمانی که مطمئن خواهیم بود از حل شدن مشکلات و تناقض ها در آن.....زمانی که به طور حتم به آن می رسیم ولی چگونه رسیدن هر شخص به به ان نقش مهمی در سرنوشت آن شخص خواهد گذاشت....

پربیننده ترین مطالب

آخرین نظرات

نسل سوم چو نسل اول هست با شعف با شعور با باور

شنبه, ۲۹ شهریور ۱۳۹۳، ۰۶:۲۲ ب.ظ

دیشب این طبع، بی‌قرار شما 
خواست عرض ارادتی بکند
دست کم از دل شکسته‌تان
واژه‌هایم عیادتی بکند

***

چشم بد دور، عمرتان بسیار 
کس نبیند ملالتان آقا!
ما نمردیم خون دل بخوری
تخت باشد خیالتان آقا!

***

چیست روباه در مصاف شیر؟!                                               

چه نیازی به امر یا گفته؟!
تو فقط ابرویی به هم آور
می‌شود خواب دشمن آشفته

***

هست خاموشی‌ات پر از فریاد 
در تو آرامشی است طوفانی
«الذی انزل السکینه» تو را
کرده سرشار از فراوانی

***

واژه‌ها از لبت تراویدند 
پرصلابت، پرعاطفه، پرشور
آفریدند در دل مردم
عزت، آمادگی، حماسه، حضور

***

این حماسه همه ز یمن تو بود 
گرچه از آن مردمش خواندی
رهبرا! تا ابد ولی محبوب
در دل عاشقان خود ماندی

***

سهم دلدادگان تو سلوی 
قسمتِ دشمنان تو سجیل
رهبری نیست در جهان جز تو
که ز امت چنین کند تجلیل

***

نسل سوم چو نسل اول هست 
با شعف با شعور با باور
جاری است انقلاب چون کوثر
هان! «فصل لربک وانحر»

***

گرچه در باغ سینه‌ات داری 
لطف‌ها، مهرها، محبت‌ها
گفتی اما نمی‌روی چو حسین
تا ابد زیر بار بدعت‌ها!

***

ناگهان در نماز جمعه شهر 
عطر محراب جمکران گل کرد
بغض تو تا شکست بر لب‌ها
ذکر یا صاحب الزمان (عج) گل کرد

***

جان ایران! چه شد که جانت را 
جان ناقابلی گمان کردی؟!
آبروی همه مسلمانان
اشک ما را چرا درآوردی؟!

***

جسم تو کامل است، ناقص نیست 
می‌دهد عطر یک بغل گل یاس
دستت اما حکایتی دارد…
رَحِمَ اللهُ عَمِی العباس!

سروده محمد جواد زمانی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی